گاهی گمان نمیکنی که میشود اما میشود


از وقتی برای کنکور ارشد ثبت نام کردم همش به خدا میگفتم دانشگاهم به نتیجه خوبی برسه . اینقدر مطمئن بودم قبول میشم انگار هیچ واقعیتی واقعیتر از این نیست . تا اینکه نتیجه اول کنکور آزاد اومد. من توی بازار قدیمی بودم که پسرعمه ام پیامک داد -مردود- منم نامردی نکردم بدون رودرباستی زدم زیر گریه . آقایون مغازه دار هی دلداری میدادند و میگفتند خب مردود بشی چه اشکال داره شهریور دوباره امتحان میدی ! کمی بعد نتیجه تکمیل ظرفیت آزاد اومد . کامپیوتر ما نکبت زده بود تو سایت نمی رفت . یعنیااااااااااااااا همه سایتا رو فول باز می کرد جز همین . علی زنگ زد گفت تبریک میگم بوشهر قبول شدی!!! بوشهر اصلا اسمش توی دفترچه نبود! اینجوری شده بود که بعضی شهرها فقط برای تکمیل ظرفیت اجازه پذیرش دارند که خوشبختانه بوشهر برای روانشناسی بالینی اعلام نیاز کرده بود . دانشگاهمون روبرو آتشنشانیه . قرار بود کلاسها توی دانشگاه تکمیلی که طرف استادیومه برگزار بشه ولی ما که هفته پیش همون آتشنشانی رفتیم . حالا خانواده ما تقسیم شده : مامان و رضا شیراز / من و بابا بوشهر . البته بابام نخودیه . کی فکرشو می کرد؟! گاهی گمان نمیکنی که میشود اما میشود


حدیث امروز :

چنین گفت زرتشت اگر کلید قلبی را نداری قفلش نکن ...اگر کسی را دوست داری خردش نکن... اگر دستی را گرفتی رهایش نکن... مراقب گرمای دلت باش تا کاری که زمستان با زمین کرد زندگی با دلت نکند


پیشنهاد امروز :

دخترانه => مثل گذشته برای عروسکت لباس بدوز

پسرانه => روشن کردن ماشین بدون سوئیچ رو یاد بگیر . دونستنش بهتر از ندونستنشه